گل گاوزبان، تقويت كننده حواس پنجگانه





گل گاوزبان، تقويت كننده حواس پنجگانه

يکي از عجايب سلسله کوه‌هاي البرز که قله عظيمي چون دماوند دارد، پرورش چندين نوع گياه دارويي است که اثر درماني زيادي دارند و منحصراً در دامنه‌هاي اين کوه به عمل مي‌آيند و در کوه‌هاي ديگر اثري از آنها نيست.
هر چند در کتاب‌هاي قديم به گل گاوزبان «لسان الثور» مي‌گويند، ولي در واقع نام ديگري ندارد. اسم فرانسوي، انگليسي، آلماني، ترکي و... هم ندارد، چون در هيچ نقطه اي از زمين جز دامنه کوه‌هاي البرز به عمل نمي‌آيد و با گياه ديگري که در آذربايجان و شهرهاي ديگر ايران و کشورهاي ديگر مي‌رويد و به غلط به گاوزبان مشهور شده است، نسبتي ندارد.
براي اينکه اين اشتباه که حدود چند قرن است پزشکان و دارو سازان را گمراه کرده است، از بين برود اين را «گل گاوزبان» و ديگري را «گياه گاوزبان» بناميد. اين دو گياه متفاوت هستند، تنها گل‌هايشان کمي به هم شبيه است، هيچگونه خواص مشترکي ندارند و از نظر منافع طبي با هم متضاد هستند. گل‌هاي «گل گاوزبان» درشت تر از گل‌هاي«گياه گاوزبان» است.
«گل گاوزبان» در ايران، و «گياه گاوزبان» در اروپا و امريکا شهرت زيادي دارند. پزشکان سنتي ايران در معالجه بسياري از امراض از «گل گاوزبان» استفاده مي‌کردند و نتيجه مي‌گرفتند. پزشکان جديد هم خواص «گل گاوزبان» را مي‌دانستند و براي دسته اي ديگر از امراض تجويز مي‌كردند و چون عطاران فرقي بين «گل گاوزبان» و «گياه گاوزبان» قايل نبودند، آنها را به جاي هم مي‌دادند، به همين جهت معالجه آنها نتيجه نمي‌داد و محققان از اينکه خواص و منافع اين گياه از بين رفته است در تعجب بودند.
يکي از مترجمان، تمام فوايد «گياه گاوزبان» راترجمه کرده و به «گل گاوزبان» نسبت داده، سپس پرسيده است: چرا ايرانيان فقط از گل گاوزبان استفاده مي‌کنند؟ به برگ و سرشاخه‌هاي آن توجهي ندارند، در جواب او بايد بگوييم که گل گاوزبان، فقط گلش فوايد طبي دارد، زيرا گياهي که فرنگي‌ها به او «بوراش» مي‌گويند، گل گاوزبان نيست.

گل گاوزبان اصلي

اين گياه به طور خودرو، منحصراً در دامنه کوه‌هاي البرز به عمل مي‌آيد و تاکنون اهلي نشده و قابل کشت نيست.
ـ مقوي روح و اعضاي رئيسه بدن بوده، حواس پنجگانه يا بهتر بگويم، حواس هجده گانه آدمي را تقويت مي‌کند.
ـ شکم را نرم و کيسه صفرا را باز مي‌کند، اخلاط سوخته سوداوي را از معده خارج و عوارض آن را از بين مي‌برد.
ـ جوشانده آن نشاط آور بوده، رنگ رخسار را باز مي‌کند.
ـ سينه را نرم مي‌کند، تنگي نفس و درد گلو را شفا مي‌دهد.
ـ دلهره و وحشت را از بين مي‌برد و غم و غصه را کم مي‌کند و براي کساني که با خود حرف مي‌زنند سودمند است.
ـ جوشانده آن با عسل جهت تنگي نفس تجويز شده است.
ـ جويدن برگ تازه آن جهت درمان جوش‌هاي چرکي دهان اطفال، برفک، سستي بيخ دندان و رفع حرارت دهان نافع است. مقدار خوراک گل آن دو مثقال تا پنج مثقال است.
ـ عرق گل گاوزبان جهت امراض سوداوي، وسواس و خفقان مفيد است.
ـ داراي منيزيم بوده و از سرطان پيشگيري مي‌کند.
ـ تحقيقات جديد بيانگر اين مطلب هستند که عصاره آبي گل گاوزبان دارويي مؤثر و بي‌خطر براي درمان بيماران مبتلا به اختلال وسواسي اجباري است.
ـ گل مرغوب گلي است که داراي دم سفيد و گلبرگ‌هاي بنفش باشد. برگ‌هاي تازه گل گاوزبان داراي مقدار زيادي ويتامين C است.

گياه گاوزبان

اين گياه اسم فارسي ندارد و معلوم نيست از چه موقع به ايران آمده و در اطراف تبريز کاشته شده است. در زبان فرانسوي به آن بوراش مي‌گويند و «ابن بيطار» گياه شناس معروف قديم، که در اصل اندلسي بوده و بعد به آسياي صغير آمده و دو کتاب بزرگ به نام‌هاي «الجامع» و «المغني» به زبان عربي دارد آن را نوعي «مرماخوز» دانسته و به اسامي: لسان الثور، ابوالعرق، کحيلاـ کحلا، حمحم و بوغلص ياد کرده است.
ـ گل، سرشاخه و برگ آن داراي شوره، مواد لعابي و يک ماده تلخ است و به همين جهت عرق و ادرار را زياد مي‌کند.
ـ سنگ‌هاي کليه و مثانه را خرد کرده و از بين مي‌برد.
ـ اين گياه داراي اسيدهاي چرب امگا 6 مانند لينولنيک اسيد است که براي روماتوئيد مفيد است.
ـ ضماد برگ‌هاي تازه وله شده آن دمل را باز مي‌کند و براي معالجه سوختگي، آتش و آفتاب زدگي مفيد است.
منبع: روزنامه اطلاعات